ღای دریغاღ
سلام دوستای گلم........ امروز امتحان توابع مختلط داشتم،خیلی خونده بودما،ولی خداییش خیلی درس سختیه....... بدون تقلب نمیشه کاری رو از پیش برد،خلاصه با دوستم (پریسا) تصمیم گرفتیم که یه فکر اساسی بکنیم........ فکرامونو گذاشتیم رو همدیگه و قرار شد بریم از اون برگه باطله هایی که سر جلسه اتحان دانشگاه بهمون میده پیدا کنیم و با هر مکافاتی که بود رفتیم کاغذ هارو توی بازار پیدا کردیم،بعدش هم رفتیم تو دانشگاه یه پارتی واسه خودمون جور کردیم که مهر دانشگاه رو بزنه روش که همه چیز طبیعی جلوه کنه، دیروز نشستم تموم مسئله هایی رو که نمیفهمیدم رو توی اون برگه نوشتم که با خودم ببرم سر جلسه و بدون اینکه مراقبین محترم،کوچکترین شکی بکنن، من این کاغذ هارو دربیارم و شروع به تقلب بکنم............ چشمتون روز بد نبینه،اول صبح رفتم روی برد رو خوندم: دیدم نوشته امتحان توابع مختلط در سوله ورزشی برگزار میشود. سوله هم جایی که واسه هر 10 تا دانشجو یه مراقب میذارن.......... گفتم اشکالی نداره،با اون تقلب هایی که من آوردم، اگه برای هر 1 دانشجو 10 تا مراقب هم بذارن،مو لای نقشه ی من نمیره...... خلاصه رفتیم توی سوله و دیدم صندلی من ،اولین صندلیه و رئیس تمام مراقب ها هم پیشه منه ،تازه من روبه روی در سوله بودم و تمام کارمندای دانشگاه هم منو میدیدن، بازم گفتم اشکالی نداره من یه تقلبی با خودم آوردم که اگه رئیس دانشگاه هم پیشم باشه بازم بهم شک نمیکنن........... همینجوری داشتم به خودم دلداری میدادم که مراقبین عزیز شروع به توزیع برگه ها کردن......... وقتی برگه باطله هارو بهمون دادن، دیگه هیچ جوری نتونستم خودمو دلداری بدم، چون برگه باطله ها صورتی رنگ بود و اون برگه ای که من توش تقلب هامو نوشته بودم برگه های کاهیه زرد رنگ بود........ من الان 7 ترمه که دارم تو این دانشگاه امتحان میدم و اصلاً سابقه نداشته که همچین برگه باطله هایی بهمون بدن......... نمیدونم چرا این ترم اینجوری شد،اصلاً این کاغذا رو از کجا پیدا کرده بودن........... سوالا هم انقدر سخت بود که حتی یه دونه هم نتونستم جواب بدم ،وقتی دیدم که راهی واسه فرار از این مخمسه ندارم،شروع کردم به گریه کردن ،مراقب اومد بالا سرم گفت چی شده؟ منم که چیزی واسه گفتن نداشتم،به مراقبه گفتم اینجا پیش در سردمه، انگشتم بخ کرده نمیتونم بنویسم........ مراقبه دلش برام سوخت و منو جامو عوض کرد ،منو برد پیش شاگرد اول کلاسمون نشون و اون آقای عزیز (همکلاسیم) پاسخنامه منو ازم گرفت و شروع کرد برام نوشت.......... وقتی از سر جلسه اومدم بیرون نمره مو شمردم دیدم فقط یک نمره غلط دارم............. واقعاً خودمم نمیدونستم چطوری خدا رو شکر کنم..........
Design By : RoozGozar.com |